اطلاعات تماس معاونت املاک و موقوفات:

فصل سوم

الفصل الثالث
تکالیف نایب التولیه


اول در انتظام و رونق موقوفات عموماً بذل توجه نموده بدخل و خرج آن قسمی دقت کند که رعایت صرفه و غبطه وقف کاملا شده باشد . 
دویّم اخراجات چهار فقره اسباب انتظام و بقای موقوفات را که در فصل دویّم ، قبل از تقسیم سهام یکعشر برای آن معین و مقرر گردیده است باطلاع ناظر و تصدیق امام و مدرسین منقول و معقول بنماید . 
سیّم حقوق موقوفٌ علیهم را که در فصل دویّم معین و مشروحاً مسطور است هر قدر بوظایف طلاب و خرج دوا و غذا و ملزومات فوری دیگر مرضای دارالشفا و ماهیانه نقدی و لوازم تعلیم اطفال مکتبخانه و خرج چراغخانه و حمام مقرر است ماه بماه و هر قدر برای لباس و بستر مرضای دارالشفا و لباس اطفال مکتبخانه مقرر است در اول سال و نیمه سال در موقع و وقت خود و هر قدر برای مصارف تعزیه داری معین گردیده در عُشرِ اوّل محرّم و لیالی متبرکه از اجاره مستقلات و محصولات املاک که سریع الوصول است رسانیده باقی حقوق را بسه قسط در سرطان ، عقرب و حوت از کلیّه حاصل و منافع موقوفات عاید دارد . 
چهارم تغییر در اعیان املاک موقوفه را برای زیادتی منافع آنها باقتضای صرفه وقف اگر صلاح بدانند میتواند داد مشروط براینکه عرصه آن تغییر نکند مثل اینکه دکّان را خراب کرده بجای آن حمام بسازد و یا دکّان خبازی را خراب کرده قنادی بسازد و بالعکس . 
پنجم در اجزای ادارۀ وقف تخلیط و تداخل در اشغال را مطلقا تجویز ننماید که یکنفر خود را دارای دو مقام و صاحب دو حق بداند بلکه فقط هر شغل را راجع بشخصی و حق مقرره آن شغل را بآن شخص مخصوص دارد که هر شخص یکمقام داشته و مستحق یک حق معین باشد . 
ششم در صورتیکه عمل هر یک از موقوفٌ علیهم با تکالیفی که در حق او مقرر شده مطابق نباشد خود را قادر بر تغییر او بر وجه مسطور در ذیل بداند : 
بر تغییر هر یک از ناظر و امام و مدرسین بتصدیق جمعی از ثقات و عدول طلّاب و صدور حکم صریح از شخص متولی . 
و بر تغییر نایب امام و هر یک از تالیان مدرسین و معلمین ریاضی و مقدمات و ادبیات ، بتصدیق امام و مدرسین . 
و بر تغییر هر یک از حکیمباشی دارالشفا و مستوفی و ضابط موقوفات و کتابدار و خادم باشی ، بتصدیق ناظر و امام و مدرسین . 
و بر تغییر واعظ و قاری و خدمه مسجد ، بتصدیق امام و نایب امام . 
و بر تغییر طلّاب و معلّمین و خوشنویسان مشّاق مکتبخانۀ اطفال و خدمه مدرسه ، بتصدیق مدرسین . 
و بر تغییر اجزاء دارالشفا ، بتصدیق ناظر و حکیمباشی دارالشفا . 
و بر تغییر سایر عملجات ، عموماً بتصدیق ناظر . 
هفتم کتب و سایر اسباب موقوفه هرگاه بتفریط مَن هِیَ فی تَصَرّفِه تلف یا معیوب شود ، استیفاء ارش و قیمت عوض را از مفرط در صورت تمکّن او نموده در تحصیل مثل یا اصلاح صرف نمایند که ضرر وقف نشود . 
هشتم در هر ششماه یکمرتبه کتب و لوازم کتابخانه و سایر اسباب موقوفه را باطلاع ناظر و حکیمباشی دارالشفا و مستوفی و کتابدار و خادم باشی و چهار نفر از ثقات طلاب بازدید کرده ، اگر مرمتی در جلود و اوراق کتب و اصلاحی در اسباب بحسب عادت لازم شده باشد یا چیزی از آنها تفریط شده باشد و مفرط تمکّن ارش و قیمت عوض آنرا نداشته باشد از بابت یکعشر خرج چهار فقره خرج بقای وقف که در فصل دویّم قبل از تسهیم سهام برای این کار معین گردیده اصلاح و تحصیل مثل آنرا بنمایند . 
نهم از طلّاب هرگاه احدی منشأ شرارت باشد و سه دفعه اینعمل را تکرار کند بعد از تحقق ، او را از مدرسه اخراج نماید اگرچه استعداد و لیاقت تحصیل را کاملاً داشته باشد . 
دهم بهیچکس اجازه ندهد که کتب موقوفه را مطلقاً از مسجد و مدرسه بخارج برند مگر کتابچۀ وقفنامه را که از این حکم مستثنی دانسته بلکه بقدر میسور آنرا در میان مردم عامّه منتشر نماید و سایر اسباب موقوفه را نیز اجازه بیرون بردن از مکانهای خود ندهند مگر برای اصلاح و مرمت . 
یازدهم دو نفر مدرسین و دو نفر تالیان ایشان و سه نفر معلمین ریاضی و مقدمات و ادبیات و حکیمباشی دارالشفا هر یک بخواهند در مدرسه حجره داشته منزل مخصوص خود قرار دهند حجره مناسب بآنها بدهد ولی ایشانرا در عداد طلّاب محسوب ندانسته و حقی بایشان از سهم مقرره در حق طلّاب ندهد زیرا که حقوق ایشان در فصل دویم علیحده مقرر و معین گردیده است .  
دوازدهم در حجرات مخصوص بطلّاب به هر حجره دو نفر طالب علم که که متّصف بصفات مقرره در حق آنها باشند سکنی بدهد و سکون بیشتر و کمتر از دو نفر را در یک حجره تجویز ننماید . 
سیزدهم طفل غیر ممّیز را حق سکنی در حجرات ندهند . 


چهاردهم هر یک از طلاب که در خصوص بیتوته بشرحی که در تکالیف طلاب مقرر شده از قراریکه با شریک حجره خود برضایت یکدیگر داده اند تخلف کند

و بیتوته ننماید و پنج مرتبه این عمل را تکرار کند در یکماه و محقق شود ، او را از مدرسه اخراج نماید . 


پانزدهم هر یک از طلّاب در مدت یکسال علاوه بر تعطیلات عرفی عمومی و مدتی که در حالت اختیار و اضطرار برای ایشان در جزو تکالیف ایشان مقرر

شده است از راه مسامحه در تحصیل از مدرسه غیبت نمایند حق سکنای او را ساقط دانسته مکان او را بدیگری از طلاب که صلاحیت داشته باشد بدهد اگرچه

بطور حیله در مدت سال بتفاریق در ایام تحصیل غیبت نماید که مدت هر یک کم باشد همینکه غیبت او در سال چند دفعه و بقسمی شود که عرفاً گفته شود در تحصیل مسامحه دارد حق سکنای او را خارج بداند . 
شانزدهم سواد وقفنامه که چاپ شده و نسخه جات متعدده در کتابخانه محفوظ و نزد موقوفٌ علیهم و غیرهم هست هر زمان از صد نسخه کمتر شود نسخه دیگر چاپ کرده منتشر نماید که هیچوقت از صد نسخه کمتر نباشد و مخارج آنرا از بابت خرج کتابخانه که در جزو یکعشر اخراجات چهار فقره اسباب انتظام و بقای موقوفات در فصل دویم قبل از تسهیم معین و مقرر گردیده است محسوب نماید . 
هفدهم هر یک از طلاب که در دو امتحان متوالی در ظرف دو سال در علمی که تحصیل کرده ترقی نکرده باشد حق سکنای او را از مدرسه ساقط دانسته ، مکان او را بدیگری که استعداد تحصیل داشته باشد بدهند . 
هیجدهم تمام وجوهی که از مستقلات و املاک موقوفه عاید میشود در صندوق بزرگ آهنی که سه کلید مختلف دارد و در کتابخانه موجود است ضبط کرده کلیدهای آنرا یکی را خود نگاه دارد و یکی را بناظر بسپارد و یکی را بکتابدار و هنگام ادای حقوق مردم ، خود حاضر شده ناظر و کتابدار را نیز حاضر کرده با حضور هم درب صندوق را گشاده حقوق مردم را نقد بدهند . 
نوزدهم هنگام ادای حقوق اشخاص و وجوه اخراجات معیّنه قبض بمهر ارباب حقوق و مباشرین اخراجات که حاشیه آنرا امام و مدرسین مُهر کرده باشند گرفته در صندوق دخل موقوفه ضبط کرده حقوق را بر طبق آن بپردازند تا اشتباهی واقع نشود و در آخر سال که کتابچه از جمع و خرج کل مینویسند و در کتابخانه ضبط میشود از روی اسناد و بدون اشتباه باشد . 
بیستم در مدت سال از اشخاصیکه از منافع املاک موقوفه سهامی در حّق آنها مقرر است ، هر کس تغییر یابد یا متوفّی شود از روز تغییر یا وفات او تا روزیکه دیگری بجای او نصب شود حقوق آنها را در آن ایام متخلله ضبط نماید و نیز هر کس از ایشان مریض و داخل مرضای دارالشفاشود از روز ورود ایشان بدارالشفا تا روز صحّت و خروج ایشان از آنجا یا وفات ایشان حقوق مقررۀ آنها را ضبط نماید و نیز هرگاه علاوه بر تعطیلات عرفی عمومی و چهلروز غیبت

اختیاری موقوفٌ علیهم را سفری اضطراراً یا زیارتی در پیش آید که متولّی یا خود او اجازه سفر بایشان بدهد حقوق مدرسین و تالیان ایشان و معلمین را بعد از

مضی ششماه از سفر ایشان ببعد و حقوق حکیمباشی و مستوفی و ضابط موقوفات و کتابدار و کتابدار و خادمباشی و واعظ و قاریان و معلمین و خوشنویسان

مکتبخانه اطفال را بعد از مضی سه ماه از سفر ایشان ببعد و حقوق سایر موقوفٌ علیهم را عموماً از اول سفر ایشان بعد از وضع حق نایب اشخاصیکه موافق آنچه در تکالیف ایشان مقرر است حق سهامشان ساقط شده و در مدت معین حق سهامشان باقی است و باید از سهام مضبوطه ایشان در آن مدت حق نایب داده شود تا زمان نصب مَنوب عنه ضبط نماید و نیز از مخارج مقرره اطعام طلاب در لیالی مخصوص و دارالشفا و مکتبخانه و چراغخانه و حمام و باغچه و امتحان طلّاب اگر چیزی فاضل آید ضبط نماید و آن وجوه را در صندوق دخل موقوفه محفوظ کرده و در آخر سال برطبق آنچه در فصل دویم مسطور است معمول دارد . 


تکالیف ناظر 



اول در نظارت فقط بمسمی اکتفا ننماید بلکه مراقب تمام مبذول دارد و در اعمال نایب التّولیه بدقت نظر کند که بر طبق وقفنامه باشد و اگر خلاف آنرا مشاهده نماید حتی المقدور او را ملتفت کرده و ممانعت نماید ، اگر قبول ننماید بعرض متولی رساند که متولّی اصلاح فرماید . 
دویم صحت و فساد مباشرین جزورا همه وقت واقف باشد اگر چیزی از آنها بخلاف وقف ملاحظه نماید فوراً نایب التولیه را آگاه کرده مراقبت نماید که آن عمل اصلاح شود . 

تکالیف امام و نایب امام 



اول امام باید در صورت امکان عادی در هر سه وقت نماز را بجماعت در مسجد بگذارد و اگر مشقتی نسبت بحال او در استدامت جماعت باشد دو وقت را واِلّا لا مَحالِه یکوقت را برای اقامت جماعت حاضر شود مگر آنکه عذر شرعی مانع شود . 
دویم در هریک از اوقات که خود نمیتواند حاضر شد نایب امام را آگاه کند که بوظیفه جماعت قیام نماید تا در هر سه وقت حتی الامکان انعقاد جماعت ترک نشده باشد . 
سیم شبهای جمعه و سایر لیالی متبرکه که بر طبق قرار وقف بعد از نماز جماعت در مسجد ذکر مصیبت میشود امام تا آخر مجلس بنشیند مگر آنکه تکلیف شرعی دیگر مزاحم گردد . 
چهارم اگر بزیارت یا ییلاق برود یا سفر دیگر بحسب ضرورت برای او پیش آید و باذن متولی یا نایب التولیه غیبت نماید قرار دهد که نایب امام حتی المقدور نماز جماعت را ترک نکند در این صورت اگر سفر او از ششماه تجاوز نکند خود را مستحق سهم امامت که در جزو سهام مقرر است بداند وَاِلّا فَلا اگر غیبت او از یکسال بیشتر شود حق امامت خود را نیز ساقط بداند . 

تکالیف مدرسین منقول و معقول و تالیان ایشان و معلّمان ریاضی و مقدّمات و ادبیّات 
اول در اینجماعت عموماً شرط است که دارای ملکه خروج از عهده تدریس کتب مشکله متعلقه بفن هر یک باشند مثلا مدّرِس منقول باید کتاب ریاض سیّد «طاب ثراه» و قواعد علامه «اعلی الله مقامه» را در فقه و فراید شیخ مرتضی «رضوان الله علیه» و فصول شیخ محمد حسین را در اصول کَما هُوَ حَقُّه بتحقیق بتواند درس گفت و مُدَرِس حکمت ، شفاء شیخ رئیس و اسفار ملاصدری را و معلم ریاضی شرح چقمینی و شروح تذکره خواجه و عیون الحساب و تحریر اقلیدس را و تالی مدرس منقول شرح لمعه و اصول معالم و قوانین میرزا «رفع الله درجته» و تالی مدرس معقول شوارق الالهام و شرح مطالع را و معلم مقدمات ، مغنی و مطول را و معلم ادبیات ، مقامات بدیع الزمان و حریری و دیوان ابوالطیب را وَ ما یحذوحذو تِلکَ الکُتُب فی کُلّ مِن تِلکَ الفُنُون . 
دویم در صورتیکه شاگرد از اهل مدرسه یافت بشود و طالب باشد باید هر روز از ایام تحصیل هر یک از عهده سه درس در کتب صناعات خاصه خود برآیند وَ اِن کانَ الاَقَل فَالْاَقَل . 
سیم هر یک از شاگردان هر یک ، اگر در درسهائی که نزد او خوانده اشتباهی داشته باشد و سئوآل نماید بر استاد او است که بقدر میسور رفع اشتباه او را بنماید . 
چهارم در تعیین اوقات و تقدیم و تأخیر دروس و آنچه از این قبیل است ، رأی خود را مناط دانند نه رأی تلامیذ را . 
پنجم هر یک از این جماعت را علاوه بر تعطیلات عرفی عمومی و چهلروز غیبت اختیاری که از حقوق عامه موقوفٌ علیهم است اگر سفری اضطراراً یا زیارتی پیش آید و باذن متولّی یا نایب التولیه سفر کند تا ششماه از جانب خود نایبی تعیین نمایند که در غیاب ایشان درس طلّاب تعطیل نشود و حق نایب را از سهام مقرره خود بدهند در اینصورت اگر سفر ایشان از ششماه تجاوز کند حق سهم مقرره خود را ساقط بداند و اگر از یکسال تجاوز کند حقّ مقام مدرسی و معلّمی خود را نیز ساقط بدانند . 
ششم هر یک از مدرسین و تالیان آنها و معلمین علاوه بر علوم مخصوصه خود دارای علوم مدرس و معلم دیگر باشند و طلاب آن علم بخواهند نزد آنها درس بخوانند مثل آنکه نزد مدرس منقول درس معقول بخوانند و نزد معلم درس ریاضی ، درس مقدمات و غیرها و بالعکس در صورتیکه مشقتی برای ایشان نباشد مضایقه از تدریس و تعلیم آنها ننمایند و تدریس را منحصر بعلم مخصوص خود ندانند . 

تکالیف حکیم باشی 



اول هرگاه از طلاب مدرسه بعضی مایل بتحصیل علم طب باشند میباید روزی تا سه درس از کتب طبی برای آنها بگوید وَ اِن کانَ الاَقَل فَالْاَقَل و از گفتن اشتباهات طلاب مضایقه نکند . 
دویم مراقبت و سرکشی تمام بامور اجزای دارالشفا و مرضای آنجا داشته باشد که در هیچ مورد در پرستاری مرضا غفلت و در امور آنها بی احتیاطی نشود . 
سیم حتی المقدور در معالجۀ مرضای دارالشفا خود مباشرت نماید و در صورت عدم امکان عرفی در بعضی از اوقات رجوع باطباء دارالشفا نماید لیکن خود نیز بکلی غفلت نداشته باشد و از معالجات آنها آگاه باشد که خطائی واقع نشود . 
چهارم قرار بدهد از دو نفر طبیب بطور کشیک ونوبه ، روزی یکنفر بدارالشفا حاضر شده مراقب احوال مرضی باشد . 
پنجم هر شب که در میان مرضای دارالشفا مریضی سخت باشد قرار بدهد یکنفر از دو طبیب در دارالشفا بماند . 
ششم بدواساز و شاگرد او قدغن کند که همیشه یکنفر از آنها در دارالشفا باشند که هیچوقت دارالشفا خالی از وجود یکی از ایشان نباشد . 
هفتم اطّلاع از امور ناظر و طباخ مطبخ دارالشفا داشته باشد که غذای بیماران بوقت و موقع بآنها برسد . 
هشتم بیماران را قسمت کرده بپرستاران بسپارد و مواظبت کند که هر یک غفلت از حالت مرضای سپرده بخود ننماید . 
نهم شست و شوی لباس و بستر و ملزومات مرضا را که بعهده دو نفر رخت شوی محوّل است رسیده گی نماید که بقاعده بشود و عفونت در لباس و بستر و ملزومات و مکان ایشان پیدا نشود . 
دهم قدغن کند که همه روزه عدد واردین و مرخّصین دارالشفا و همچنین متوفی را عصر روزنامه نوشته یکی برای نایب التولیه و یکی برای مستوفی بفرستند . 
یازدهم قرار بدهد اگر ناخوشی یکی از مرضا مسری باشد مثل جذام و غیره او را در اوطاقی جداگانه منزل بدهند و بستر و ظروف و لوازم دیگر او را از دیگران جدا کنند و بعد از بهبودی یا وفات آنچه را که برای او جدا کرده بودند از اسباب و آلات و غیره علیحده شسته و تطهیر کنند و اگر لازم بداند که سوخته شود قدغن کند بسوزانند تا سرایت بدیگری نکند . 
دوازدهم در ایام چهلروز غیبت اختیاری که از حقوق عامه موقوفٌ علیهم است و نیز اگر سفری اضطراراً یا زیارتی در پیش آید و باذن متولی یا نایب تولیه سفر کند از جانب خود نایبی تعیین نماید و حق نایب را از سهام خود بدهد در این صورت اگر مدت غیبت او از سه ماه تجاوز کند سهم مقرره خود را ساقط بداند و اگر سفر او از ششماه تجاوز نماید حق سهام مقرره و حق مقام ، هر دو را ساقط بداند . 
تکالیف مستوفی 
اوّل همه ساله دفتری مخصوص معاملات و محاسبات موقوفه در کمال صحت و اعتبار ترتیب داده در آخر هر سال آن دفتر را مرتّباً و منظّماً بکتابدار بسپارد که در کتابخانه محفوظ دارد تا هنگام ضرورت رجوع بجزو معاملات موقوفه توانند نمود . 
دویّم دخل منافع مستقلات و رقبات و املاک موقوفه و ملحقات آنها را مطابق اجاره نامجات و تمسّکات مستأجرین و مباشرین با خرج متعلقه بموقوفه جزو بجزو در دفتر ثبت نماید . 
سیّم همه ساله ثبت چهار فقره خرجی که تعلق ببقای وقف دارد و در فصل دویم مقرر شده قبل از تسهیم از یکشعر منافع موقوفه شود با کمال دقت برداشته صورت صحیح آنرا در دفتر ثبت نماید که هر سال معلوم باشد چه مبلغ از آن یکعشر خرج آن چهار فقره شده است . 
چهارم اسامی تمام اشخاصیکه از منافع موقوفات بر طبق آنچه در فصل دویم مقرر شده حقی دارند در دفتر ثبت نموده هر وقت تغییری در هر یک داده شود اسم شخص ثانی را نوشته و اسم اولی را محو کند تاریخ و علت تغییر را هم بنویسد و نیز هر وقت کسی از آنها متوفّی شود تاریخ وفات او و تاریخ نصب عوض او را در دفتر ثبت نماید و نیز اگر از موقوفٌ علیهم کسی مریض و داخل مرضای دارالشفا بشود تاریخ دخول و خروج او را ثبت کند تا اگر یک مدتی فیمابین تغییر یافته و عوض او و متوفی و منصوب بجای او فاصله شود یا یک مدتی مریض و در دارالشفا بماند حقوق مقرره آنها در آن مدت متخلله هر چه باشد کم یا زیاد معلوم و مضبوط گردیده مطابق آنچه در اواخر فصل دویم مقرر شده عمل شود . 
پنجم مخارج اطعام طلاب و مریضخانه و مکتبخانه و چراغخانه و حمام و باغچه و امتحان طلاب را از روی دقت ثبت بردارد و مراقبت نماید و از مباشرین جزو افراط و تفریطی در آنها نشود تا هرگاه از سهامی که برای آن مخارج از منافع موقوفات در فصل دویم مقرر شده چیزی علاوه ماند ضبط گردیده مطابق آنچه در اواخر فصل مزبور مقرر گردیده عمل شود . 
ششم صورت املاک و اسباب موقوفه را تماماً در دفتر ثبت نموده و هر وقت کتب و اسباب بر طبق آنچه در فصل دویم مقرر گردید خریده بر کتب و اسباب و املاک موقوفه ملحق شود ثبت آنها را هم بتاریخ خود علاوه کتب و اسباب و املاک موقوفه نماید . 
هفتم در آخر هر سال که جمع و خرج عمل یکساله موقوفه موافق آنچه در تکلیف نایب التّولیه مسطور شده در مجلس مفروغ میگردد کتابچه جمع و خرج آنرا نوشته بامضا و مهر اَهل مجلس رسانیده بکتابدار بسپارد که در کتابخانه محفوظ بماند که عندالحاجه بآن رجوع شود . 
هشتم هر گاه از اشخاص موقوفٌ علیهم کسی برای امور اتفاقی یا زیارت باجازۀ متولّی یا نایب التّولیه سفری کند تاریخ رفتن او بآن سفر و مراجعت را ثبت کند که تمام مدت ایام غیبت او معلوم باشد تا هر یک بر طبق آنچه در تکالیف نایب التولیه مقرر است حق سهام ایام غیبت را نداشته باشند حقوق ایشان در آنمدت معین و ضبط گردد و مطابق آنچه در اواخر فصل دویم مقرر شده رفتار شود . 
نهم در ایام چهلروز غیبت اختیاری که از حقوق عامه موقوفٌ علیهم است و نیز اگر سفری اضطراراً یا زیارتی او را پیش آید و باذن متولی یا نایب التولیه سفر کند از جانب خود نایبی تعیین نماید که بامور محوله باو رسیدگی نماید و حق نایب را از سهام خود بدهد در اینصورت اگر مدت غیبت او از سه ماه تجاوز کند سهم مقررۀ خود را ساقط بداند و اگر سفر او از ششماه تجاوز نماید حق سهام مقرره و حق مقام هر دو را ساقط بداند . 

 

تکالیف ضابط موقوفات 



اول صرفه و غبطه وقف را هنگام اجاره و استجاره مستقلات و املاک موقوفه کاملاً منظور نماید . 
دویم سرکشی و مراقبت تمام در دهات موقوفه نموده اگر اتفاقا یا طبعاً خرابی به املاک و قنواة و مزارع موقوفه وارد شود بدون تاخیر نایب التولیه و ناظر را مطلع نموده خود نیز مواظبت نماید که بحکم نایب التولیه اصلاح خرابی وارده هر قدر زودتر ممکن است بشود . 
سیم همه وقت توجه نماید که در حدود اراضی املاک دهات موقوفه از همسایگان ملک تعدی و تخطّی بهیچوجه نشود و اگر رفع اینقسم امور را در قوهّ خود نه بیند فوراً بعرض نایب التولیه و ناظر برساند و بحکم و تقویت ایشان رفع تعدّی را بنماید . 
چهارم در ترفیه آسایش حال رعایا و مستأجرین موقوفه اهتمام داشته باشد .
پنجم هرگاه املاک موقوفه کلّاً ام بعضاً باجارۀ کسی مقرر نگردیده یا باقتضای صلاح وقت (وقف) صرفه در اجاره دادن نباشد و بحکم متولی یا نایب التولیه بضبطی عمل شود باید باندازۀ امکان عادی و عرفی ، جاهد باشد که محصول موقوفه از میان نرود و حقوق موقوفه کاملا استیفا شود و افراط و تفریطی در عمل املاک موقوفه و حاصل آن نشود . 
ششم هرگاه از روی بصیرتی که در املاک و رعایای موقوفه دارد بذر و تقاوی و مساعده لازم داند که بکسی داده شود باجازه نایب التولیه بآنشخص داده تمسّک بگیرد و مراقب شده در موعد آن وصول و ایصال دارد . 
هفتم بر طبق فرمان جهانمطاع مبارک که صادر شده و مقرر است از مستقلات و املاک و رقبات موقوفه علاوه بر مالیات دیوانی که در فرمان مبارک معین و مشخص گردیده بهیچ اسم و رسم دیناری مطالبه نشود میباید عمل نموده جز مالیات مقرره حبّه و دیناری از نقد و جنس املاک خالصه بحُکّام ندهد و اگر حکّام علاوه بخواهند و از مدلول فرمان مبارک تقاعد ورزند بنایب التولیه اطلاع بدهد و بتقویت او جواب دهد که تعدّی و ضرر باملاک موقوفه وارد نشود . 
هشتم در ایام چهلروز غیبت اختیاری که از حقوق عامه موقوفٌ علیهم است و نیز اگر سفری اضطراراً یا زیارتی او را پیش آید و باذن متولی یا نایب التولیه سفر کند از جانب خود نایبی تعیین نماید و حق نایب را از سهام خود بدهد و در این صورت اگر مدت غیبت او از سه ماه تجاوز کند سهم مقررۀ خود را ساقط بداند و اگر سفر او از ششماه تجاوز نماید حق سهام مقرره و حق مقام هر دو را ساقط بداند . 

کتابدار 


اول باید در محافظت حفظ کتب وقفیۀ مدرسه اهتمام کامل نماید . 
دویم کتابها را از مدرسه مطلقاً بیرون نبرد و نیز نگذارد دیگری بیرون ببرد ، جز کتابچۀ وقفنامه که از این حکم مستثنی است . 
سیم غیر اهل مدرسه اگر کسی اهلیت انتفاع و تممتع از نسخ موقوفه مدرسه را داشته باشد مضایقه ننماید ولی نگذارد که آن شخص کتاب را از محوطۀ کتابخانه بیرون ببرد . 
چهارم کتاب بطلاب مدرسه نباید بدهد الّا با قبض که بخط آن طالب مرقوم و بمهر او مختوم باشد . 
پنجم در هر ماه یکبار ثبت کتب را با نسخ موجودۀ کتابخانه و صورت قبوض طلاب تطبیق کند اگر عیبی وارد شده باشد رفع نماید . 
ششم اگر در بعضی موارد لازم بداند قبض کتاب را با مهر طالب و دو نفر از مدرسین یاثقات طلّاب قبول کند آنقسم قبض گرفته کتابرا بدهد . 
هفتم اگر یکی از طلّاب دربارۀ کتب بر خلاف تکالیف مقررۀ خود رفتار کرده باشد اگر لازم شود بنایب التولیه اعلام نماید تا به هر نوع مقتضی داند درباۀ او رفتار نماید . 
هشتم دو نفر حافظ کتب را بعد از معرفت تامّه بامانت و دیانت آنها بخدمت کتابخانه بگمارد و مسئولیت را بر عهدۀ خود بداند . 
نهم از هر یک از حافظین کتب اگر خیانتی بروز کند بنایب التولیه اظهار داشته و او را اخراج کند و شخص دیگر که موصوف بامانت و دیانت باشد بجای او نصب کند . 
دهم در میان دو نفر حافظ کتب نوبه قرار بدهد که هر شب یکنفر در کتابخانه بماند . 
یازدهم اگر یکی از طلّاب کتب و اسباب موقوفه را تلف یا معیوب کند باید بنایب التولیه اطلاع بدهد که ارش یا قیمت عوض را از او بخواهد . 
دوازدهم هر گاه لازم شود کتب و اسباب کتابخانه اصلاح و مرمت کنند کاتب و صحّاف و مذهّب و امثال ایشان را بکتابخانه حاضر سازد در کتابخانه اصلاح و مرمت نماید . 
سیزدهم در صورتیکه کتب و اسباب کتابخانه بتفریط در دست او تلف یا معیوب شود از عهدۀ ارش و قیمت عوض ، خود باید برآید . 
چهاردهم در چهلروز باختیار که از حقوق عامۀ موقوفٌ علیهم است و نیز تا سه ماه باضطرار یا برای زیارت با اذن متولی یا نایب التولیه اگر غیبت نماید نایبی امین که اهلّیت حراست کتب را داشته باشد بجای خود بگذارد و حق نایب را از سهم مقررۀ خود بدهد و مسئولیت را بعهدۀ خود بداند و در این صورت اگر مدت غیبت او از سه ماه تجاوز کند سهم مقررۀ خود را ساقط بداند و اگر از ششماه تجاوز نماید حق سهام مقرره و حق مقام هر دو را ساقط بداند . 

تکالیف خادم باشی 



اول رسیدگی و سرپرستی بخدمات محوله ساعت ساز و مؤذنها و مکبران و چراغچیان و دربان و خدام مسجد و مدرسه و باغبان را کلیةً بعهده خود داند . 
دویم مراقبت نماید که ساعت ساز مدرسه همه وقت سرکشی بساعت وقفی کرده اگر اصلاحی داشته باشد بکند . 
سیم دو نفر از مؤذنّان خوش صوت را قرار بدهد در شبهای احیا در اوایل شب و سحر مناجات کنند و در لیالی متبرکه و شبهای جمعه نیز در صورت امکان عادی و عرفی هم در اوایل شب و هم وقت سحر هر دو مناجات نمایند و با عدم امکان در هر یک از آن دو وقت ، یکنفر از ایشان بنوبه که در میان آنها قرار داده شود مناجات کنند که هیچیک از دو وقت مناجات ترک نشود و در ایام ماه رمضان ، هر دو ، در صورت امکان عادی و عرفی و الا یکنفر در مسجد اذان جماعت بگوید . 
چهارم قرار بدهد که دو مؤذن دیگر با امکان عادی و عرفی هر دو در هر سه وقت اذان بگویند و با عدم امکان لامحاله یکنفر اذان سه وقت را بگوید یا بنوبه که در میان آنها قرار داده شود اذان سه وقت را ترک ننمایند . 
پنجم قرار بدهد در صورتیکه جماعتی عظیم در مسجد منعقد شود و بتعدد مکبّرین حاجت افتد هر چهار نفر مؤذن با امکان عادی و عرفی تکبیر نیز بگویند چه اینگونه جماعت در رمضان باشد نه غیر آن . 
ششم قدغن نماید دو نفر مکبّر در صورت احتیاج بوجود هر دو و بواسطۀ کثرت مأمومین بامکان عادی و عرفی در مسجد تکبیر بگویند و در صورت عدم احتیاج بنوبه که فیمابین آنها قرار داده شود یکنفر تکبیر بگوید و نیز محافظت سجّادۀ امام و گستردن و برچیدن آنرا بر عهدۀ دو مکبّر واگذارد . 
هفتم مراقبت تمام نماید که چراغچیان عدد چراغهای مسجد و مدرسه را کمتر از آنچه در فصل چهارم معین گردیده است ننمایند و در مدتی که نیز در آن فصل مقرر شده روشن باشد. 
هشتم قدغن نماید دربان از مراقبت دربهای مسجد غفلت ننموده شبها در اوقات معینه دربها را بسته و قبل از اذان صبح بگشاید . 
نهم خدام مسجد و مدرسه را به تنظیف و پاکیزگی مسجد و مدرسه در هر روز و ازاله برف و پاک کردن و آب بستن حوضها و انبارهای آب عندالضّروره مکلف دانسته قدغن نماید از این قسم خدمات کوتاهی ننمایند و نیز حتی المقدور از خدمات امام و مدرسین و غیره از موقوف علیهم مضایقه نکند . 
دهم مراقبت نماید که باغبان باغچۀ محوطۀ مدرسه را که منظر طلّاب است پاکیزه و با صفا نگاهدارد . 
یازدهم بخادم مکتبخانه اطفال قدغن کند در خدمات معلّمین و مشّاقها و پاکیزگی مکتبخانه و مراقبت امور متعلق بآنجا مسامحه نکند . 
دوازدهم در ایام چهلروز غیبت اختیاری که از حقوق عامّه موقوفٌ علیهم است و نیز اگر سفری اضطراراً یا زیارتی او را پیش آید باذن متولی یا نایب التولیه سفر کند از جانب خود نایبی تعیین نماید و حق نایب را از سهام خود بدهد و در اینصورت اگر مدّت غیبت او از سه ماه تجاوز کند سهم مقررۀ خود را ساقط بداند و اگر سفر او از ششماه تجاوز نماید حق سهام مقرره و حق مقام هر دو را ساقط بداند . 

تکالیف واعظ 



اول در ماه مبارک رمضان باید همه روز بعد از نماز ظهر و عصر موعظه کند مگر در صورتیکه امام مسجد خود در شهر رمضان وعظ نماید که در اینصورت ، عوض رمضان را در ماه رجب و شعبان سی روز موعظه نماید . 
دویم در ایّام جمعه بعد از نماز ظهر و عصر وعظ کند . 
سیم اگر او را سفری یا مهمی پیش آید و باجازۀ متولی یا نایب التولیه سفر کند نایبی از جانب خود تعیین کند که در غیبت او وعظ مقرره ترک نشود و حق نایب را از سهم خود بدهد و در اینصورت اگر مدت غیبت او از سه ماه تجاوز نماید سهم مقررۀ خود را ساقط بداند و اگر سفر او از ششماه تجاوز کند حق سهام مقرره و حق مقام هر دو را ساقط بداند . 

تکالیف قاریان 



اول همه روزه یکنفر از قاریان بر طبق نوبه که فیمابین خود قرار بدهند بعد از نماز ظهر و عصر و بعد از نماز مغرب و عشا بمکانی که برای قاری معین است صعود نموده چند آیه از کلام الله مجید قرائت نماید . 
دویم همه روزه یکنفر بنوبه در وقت معینی بمسجد حاضر شده بمردم فنّ تجوید وجوه قرائت تعلیم دهند . 
سیم هر یک را علاوه بر چهلروز اختیاری سفری پیش آید و باذن متولّی یا نایب التولیه سفر کند نایبی بجای خود بگذارد و حق او را از سهام خود بدهد و در اینصورت اگر مدت غیبت او از سه ماه تجاوز کند سهم مقررۀ خود را ساقط بداند و اگر سفر او از ششماه تجاوز کند حق سهام و حق مقام هر دو را ساقط بداند . 

تکالیف طلّاب 



اول در سکون مدرسه و حلّیت وظیفه ، اذن صریح نایب التولیۀ موقوفات را شرط بدانند . 
دویم در اشیائیکه مابین هر یک با رفیق منزلش بالاشاعه مشترک است زیاده از حق خود متصرف نگردد ، مگر باجازۀ شریک خود و در استعمال شریک آنها را بقدر سهم خودش مزاحم نباشد . 
سیم در تحصیل ساعی و بدرس مواظب باشد لامحاله در غیر ایام تعطیلات متعارفه و اتفاقیه باید در هر روز دو درس بخواند و دو دفعه مذاکره بکند و حسب المقدور در فهم و اتقان آنها بکوشد و بصدق مُسَمّی اکتفا ننماید . 
چهارم در حفظ فرش و کتاب و اسباب موقوفه اهتمام تمام بکار ببرد . 
پنجم فرش و کتاب و اسباب را هیچوقت و برای هیچ مصرف از مدرسه خارج ننماید . 
ششم در کتب موقوفه چیزی ننویسد و جائی از آنها را سیاه نکند و اگر تصحیح غلطی بخواهد بکند باید بخط خوب و سلیقۀ خوش باشد و اگر فایدۀ صحیح ملاحظه نماید و بخواهد در حاشیۀ کتابی بنویسد در خارج نوشته ، بمدرس آنعلم بنماید ، اگر قابل دانست و تصدیق نمود در حاشیۀ کتاب بخط خوش بنویسد یا بنویساند . 
هفتم مادام که در اساتید خارج مدرسه مزید فایدۀ من حیث العلم برای خود نمی بیند و ایشانرا با استادان مدرسه در اینباب یکسان و بلارجحان میداند مأذون نیست که مدرسین و اساتید مدرسه را گذاشته در نزد خارجین مدرسه درس بخواند . 
هشتم اگر در مدرسه منشأ شرارت و نزاع گردند خود را از عداد موقوفٌ علیهم باطناً و ظاهراً خارج بدانند . 
نهم اگر کتاب یا اسباب موقوفه را بتفریط تلف یا معیب نماید خود را مکلف بادای قیمت یا ارش آن بداند . 
دهم در مدرسه شاگرد نگاه ندارد چه ممیّز باشد و چه غیر ممیّز ، ولی اگر طالب العلمی مکلّف از خارج بیاید و نزد یکی از شریکین حجره درس بخواند و یا با او مباحثه بکند و بخواهد با رضای شریک دیگر زیاده از زمان اشتغال بدرس و بحث هم در آن حجره متوقف گردد مانع نشوند بجز عاریه که اگر بخواهد بیاید و در آنجا بماند اجازه ندهند . 
یازدهم مهمان را که از خارج دارالخلافه برایشان وارد شده باشد بیشتر از سه شبانه روز نگاه ندارند . 
دوازدهم از اهل بلد یا امثال آن اگر یکی بعنوان دید و بازدید و یا کاری که از این قبیل است بر اهل حجرات وارد شود او را از شش ساعت تقریبی زیادتر در حجره نگاه ندارند که اسباب تعطیل آنها شود . 
سیزدهم هر روز باید هر یک حزبی از قرآن مجید قرائت کنند و اگر روزی ترک شود قضاء فائت را در وقت دیگر بجا آورند . 
چهاردهم آحاد طلبۀ مدرسه باید دربارۀ نایب التولیه و ناظر حق احترام و تجلیل بگذارند و طریق ادب و تکریم ایشانرا از دست ندهند . 
پانزدهم اگر وقت ایصال مقرری طلبه رسیده باشد و از نایب التولیه و مباشر تسامحی بیّن بظهور برسد حق دارند که مطالبۀ حق خود کنند ولی هم با رعایت شرایط حرمت و لوازم ادب . 
شانزدهم در طول یکسال اختیاراً علاوه بر تعطیلات متعارفه عمومی و یک اربعین که برای ییلاق یا امر دیگر ، ذیحق است از مدرسه غایب بشود اگر زیاده از آن غیبت نماید خود را مستحق سکنی مدرسه و وظیفۀ مقرره نداند اِلّا بِاِذن مَن اِلَیه الاِذْن و بعضی حیل را نیز اسباب مسامحۀ خود در تحصیل قرار ندهد مثل اینکه بتفاریق از مدرسه غیبت کرده متعذّر شوند که ایّام غیبت ما زیاد امتداد نیافته زیرا که اگر در مدت سال سوای تعطیلات متعارفه عمومی و چهلروز مقرره چند دفعه غیبت کنند که عرفاً گفته شود در تحصیل مسامحه دارند نیز از عداد موقوفٌ علیهم خارج خواهند بود . 
هفدهم در صورتیکه ضرورتی داعی غیبت ایشان علاوه بر چهلروز مقرره بشود و یا بخواهند بزیارت یکی از مشاهد ائمّه اطهار (ع) بروند با اذن متولی و نایب التولیه باید بروند و در این صورت تا سه ماه فقط حق سکنی حجرۀ خود را بدون وظیفۀ مقرره ثابت و علاوه بر سه ماه حقّ وظیفه و حقّ سکنی خود هر دو را از مدرسه و موقوفه ساقط بدانند . 
هیجدهم شریکین باید هر شب بلزوم کفائی در حجرۀ خود بیتوته نمایند و البته بدون ضرورت قویّه هیچ شب از ادای تکلیف بیتوته سر نه پیچند و اگر اَحَدُهُما را در خارج خانه باشد و بخواهد شب بخانه خود برود باید شریک خود را بادای حقوق بیتوته او راضی سازد والّا خود از عهده تکلیف نوبه خود بر وجهی که با یکدیگر مقرر داشته اند برآید . 
نوزدهم کتب موقوفه را زیاده از قدر ضرورت در پیش خود نگاه ندارد و در صورت ضرورت از نمودن بغیر خود از طلّاب مدرسه و غیر هم مضایقه نکند . 
بیستم هر یک از طلّاب که در دو امتحان متوالی در علم خود ترقی نکرده باشد حق سکنای خود را در مدرسه ساقط بداند . 

تکالیف معلمین اطفال 



اول در تعلیم هریک از بیست و پنج طفل در صورت امکان و کمتر در صورت عدم امکان که زحمت ایشان برعهده اوست باید حق مواظبت و سعی بقصد ترقّی ایشان بگذارند . 
دویم در صورت لزوم ، تادیب و سیاست خارج از مقدار مشروع اطفال را نیازارند . 
سیم سوای چهلروز مدت غیبت اختیاری اگر بخواهد باذن متولّی یا نایب التولیه برای زیارت یا ضرورت دیگر سفر کند نایبی بجای خود بگذارد و حق او را از سهم مقرره خود بدهد و در اینصورت اگر مدت غیبت او از سه ماه تجاوز کند سهم مقررۀ خود را ساقط بداند و اگر سفر او از ششماه تجاوز نماید حق سهام مقرره و حق مقام هر دو را ساقط بداند . 
چهارم هر یک از اطفال آنچه ضرور داشته باشند از کتاب درس و لوازم کتابت بنایب التولیه اطلاع بدهد و مراقب تحصیل آنهم باشد . 

تکالیف خوشنویس مشاق اطفال 



اول همه روزه سوای ایام تعطیل چهار ساعت بغروب مانده بمکتبخانه حاضر شده تا یکساعت بغروب مانده شاگردانی که استعداد مشق و تعلیم را دارند مشق و تعلیم بدهند . 
دویم در صورتیکه عذر شرعی برای یکی از آنها پیدا شود دیگری از آن دو رسیدگی بمشق و تعلیم تمام شاگردهای مستعد نماید که در کار آنها تعطیل نشود . 
سیم هر یک را علاوه از چهلروز اختیاری سفری پیش آید و باذن متولّی یا نایب التولیه سفر کند نایبی بجای خود بگذارد و حق او را از سهام خود بدهد و در اینصورت اگر مدت غیبت او از سه ماه تجاوز کند سهم مقررۀ خود را ساقط بداند و اگر سفر او از شش ماه تجاوز نماید حق سهام مقرره  و حق مقام هر دو را ساقط بداند . 
چهارم هرگاه در کتابخانه برای کتب موقوفه حاشیه نویسی جزئی لازم شود و کتابدار اظهار کند از نوشتن آن مضایقه ننماید .