اطلاعات تماس معاونت املاک و موقوفات:

فصل چهارم

الفصل الرابع
تعزیه داری

 
اول در لیالی عُشر اول محرم همه شب مجلس روضه خوانی در مسجد منعقد شود و سه نفر ذاکر صادق اللّسان دعوت شده ذکر مصائب ائمه اطهار «سلام الله علیهم» بشود . 
دویم یکنفر ذاکر موصوف بصفت مزبور معین شود که در طول سال هر شب جمعه و لیالی متبرکه در مسجد بعد از نماز جماعت ذکر مصیبت نماید . 
سیّم در هر یک از شب و روز دهم محرم پنجاه من هشت عباسی برنج با قدر متعارف آن از گوشت و روغن و ملزومات طعام طبخ شود و در مسجد بعموم فقرا اطعام گردد . 
چهارم از پنجاه سهم مقرره در فصل دویم که برای اخراجات تعزیه داری مقرر شده حق سه نفر ذاکر عشر اول محرم و یکنفر ذاکر شبهای جمعه و لیالی متبرکه با خرج طبخ یکصد من برنج شب و روز دهم محرم موضوع شود آنچه باقی بماند بالتّمام صرف شام و قهوه و قلیان لایق ده شب عشر اول محرم شده هر شب تمام طلّاب مدرسۀ ناصریه دعوت شده در مجلس روضه ، استماع ذکر مصیبت و صرف شام و قهوه و قلیان نمایند . 
پنجم در هر شب عُشر اوّل محرّم یکنفر از علمای دارالخلافه و اصحاب او بمجلس روضه و اطعام باید دعوت شود . 
اطعام طلاب 
اول در شب اول جمعه رجب و شبهای سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم و بیست و هفتم رجب و در شبهای سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم شعبان و در شبهای نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سیم و بیست و هفتم شهر رمضان هر دوازده شب شبی بده نفر از طلاب مدرسۀ ناصریه که مجموع یکصد و بیست نفر طلاب میشود یک حقی داده شود که به نیت طلب مغفرت برای واقف احیا بدارند و خرج آن از بابت ده سهم مقررۀ که در فصل دویّم برای اطعام طلاب مقرر شده داده شود . 
دویم در شب عید فطر و عید اضحی و شب عید غدیر و شب عید مولود حضرت ختمی مآب و عید نوروز هر پنج شب تمام طلاب فقط بطعام پخته اطعام شوند و خرج آن نیز از باب ده سهم مقرره در فصل دویّم داده شود . 

امتحان طلاب 
اول در آخر هر سال هر چند روز که کافی شود مجلس امتحان از چهار ساعت تقریبی بغروب آفتاب مانده تا غروب منعقد گردد در هر روز دو سه نفر از فضلای اهل بلد بمجلس امتحان دعوت شود و طلّاب مدرسه در هر علم که تحصیل کرده اند یکان یکان امتحان شوند و اهل مجلس از ایشان سؤالات متعلقه بفن ایشان بفراخور حال هریک نمایند و درجه ترقی ایشان را بدون اظهار بخودشان به تعیین اهل مجلس ، مستوفی ثبت کند تا مجالس امتحان بپایان رسد و اجزاء آن مجلس از موقوف علیهم از این قرار باشند 
نایب التولیه 
ناظر 
مدرس آنعلم که امتحان میشود 
تالی مدرس علمی که امتحان میشود 
متعلم علمی که از آن امتحان میشود 
مستوفی 
دویم چند نفر از طلاب که در علم و فن خود ترقی فوق العاده کرده باشند باندازۀ ترقی ایشان نایب التولیه بتصدیق اهل مجلس امتحان هدیه از بابت ده سهم که در فصل دویّم برای اخراجات امتحان و هدیه طلاب مقرر شده از نقدی و خلعت آماده کرده و روزی مخصوص در حضور جمع بآنها بدهند تا اسباب ترغیب و تشویق ایشان در تحصیل علم باشد . 
سیم خرج چای و قهوه و قلیان مجلس امتحان در ایام امتحان از بابت ده سهم مقرره مزبوره داده شود . 
چهارم هر سال صورت امتحان را که حاکی ترقّی و تنزل طلّاب و هدایائیکه بایشان داده شده باشد بعد از اتمام مجالس امتحان مستوفی در کتابچه ثبت کرده اهل مجلس امتحان مهر نموده در کتابخانه محفوظ شود که عند الضروره بآن رجوع گردد . 

مریضخانه 
اوّل همه روزه در صورت امکان بیست نفر مریض از طلاب و اطفال مکتبخانه و خدمه و سایر اجزای ادارۀ موقوفه باید در دارالشفا نگاهداری و پرستاری شود . 
دویم هر زمان عدد مرضای طلّاب و غیره از اجزای اداره موقوفه اتفاقاً از بیست نفر متجاوز باشد علاوه بر بیست نفر نیز میباید نگاهداری و پرستاری شود و در عوض ایّامی که عدد ایشان کمتر از بیست نفر باشد محسوب گردد تا مرضای طلاب و اطفال مکتبخانه و خدمه و سایر اجزای ادارۀ موقوفه محتاج رجوع باطبّای خارج دارالشفا و نگاهداری و پرستاری کسی نباشند . 
سیم هرگاه اتفاقاً بواسطۀ مرض عام و غیره در تمام مدت سال که حساب شود فقط عدد مرضای طلّاب و خدمه و اجزای ادارۀ موقوفه از روزی بیست نفر روی هم علاوه شده باشد و هفتاد سهم مقرره که در فصل دویّم برای خرج دارالشفا معین است وفا باخراجات آنها نکرده باشد هرچه علاوه خرج آن شده باشد از بابت غایب و متوفی و غیره که در آخر فصل دویّم مقرر شد محسوب شود . 
چهارم هر زمان عدد مرضای طلاب و خدمه و سایر اجزای ادارۀ موقوفه کمتر از بیست نفر باشد و از مرضای ایام گذشته هم علاوه نباشد که در عوض کسر این زمان محسوب شود عدد بیست نفر مریض از فقرای شهر با رعایت اَلاَقْرَب فَالْاَقرَب تکمیل شود . 
پنجم خرج دوا و غذا و فصد و زلو و امثال آنها که برای مرضی لازم است و حکیمباشی و دو نفر طبیب دارالشفا نسخه کنند و دستورالعمل دهند از بابت هفتاد سهم اخراجات دارالشفا که در فصل دویّم مقرر شده داده شود . 
ششم در هر سال شصت دست پیراهن و زیرجامۀ چلواری و بیست دست پیراهن و زیرجامۀ کرباسی و چهل ثوب ارخالق چیت پنبه دار و بیست ثوب جبۀ برک پنبه دار و چهل شمد چلواری و بیست فرد شب کلاه چلواری پنبه دار و بیست فرد شب کلاه ماهوت بطانه پوست یا نظیر آنها و یکصد دستمال چلواری از بابت هفتاد سهم اخراجات دارالشفا که در فصل دویم مقرر شده تهیه و تدارک نموده و در صندوقخانه دارالشفا پاک و پاکیزه محفوظ شود که مرضای وارده بر دارالشفا بر طبق دستورالعمل هر یک از حکیمباشی و دو نفر طبیب باقتضای فصل بپوشند و استعمال نمایند و بعد از صحت و خارج شدن از دارالشفا یا وفات باز پاک و پاکیزه کرده و در صندوقخانه دارالشفا محفوظ شود که مرضای دیگر استعمال نمایند و از این ملبوس و غیره هر قدر از سال قبل مانده و قابل اصلاح باشد اصلاح شود ، باقی جدید ابتیاع و تدارک شود که همیشه این مقدار ملبوس و غیره در دارالشفا موجود باشد . 
هفتم در هر سال سی عدد لحاف چیت یا قلمکار وسط و بیست دوشک هر دو رو قدک و پنج دوشک رویۀ کتان و آستر قدک و پنج دوشک رویۀ مشمع و آستر قدک و سی متکای پنبه یا نظیر آنها از بابت هفتاد سهم مقرره تدارک شده در صندوقخانۀ مریضخانه محفوظ شود که برای مرضی بتفصیل فوق استعمال شود و از این مسطورات نیز هر قدر از سال قبل قابل اصلاح باشد اصلاح شود ، کسر آن جدید ابتیاع شود که اینمقدار در دارالشفا موجود باشد . 
هشتم در آخر هر سال بازدید لباس و بستر و اسباب و آلات مریضخانه بشود هر چه قابل اصلاح است اصلاح شده برای سال بعد منظور شود و آنچه قابل اصلاح نیست بحکم نایب التولیه بفقراء شهر با رعایت الاقرب فالاقرب بذل شود . 
نهم سوای اصلاح فرش و ظروف که حکم علیحده دارد هر قسم اصلاحات در اسباب و آلات و ادوات طبی و جراحی و مطبخ و دواخانه و غیره و غیره آنچه تعلق بدارالشفا دارد لازم است از بابت هفتاد سهم مقرره که در فصل دویّم معین است بشود . 
دهم صرف روشنائیها و ذغال و هیزم زمستان بقدریکه اوطاقهای مرضی بر وفق دستورالعمل حکیمباشی و دو طبیب دارالشفا گرم باشد و یخ تابستان و صابون و اشنان و غیره که بجهة پاکیزگی لباس و تطهیر و شست و شوی بستر مرضی لازم است از هفتاد سهم مقرره داده شود . 
یازدهم از مرضای دارالشفا هر کس متوفی شود خرج غسل و کفن و دفن آن از بابت هفتاد سهم مقرره داده شود . 

مکتب خانه
اول در صورت امکان همه روزه یکصد نفر و اگر جمع آوری یکصد نفر ممکن نشود هرقدر مقدور است از اطفال مسلمین بلد در مکتبخانه موقوفه میباید درس فارسی و عربی بخوانند و خط بیاموزند و تربیت شوند . 
دویم از یکصد نفر و کمتر اطفال مسلمین هر چند نفر اولیای ایشان بضاعت کفالت غذا و لباس ایشان را داشته باشند و بمکتب خانه بسپارند مجاناً ایشان را درس بدهند و خط بیاموزند و تربیت نمایند ، غذا و لباس ایشان با اولیای ایشان خواهد بود و هر چند نفر از فقرأ باشند بهر کدام یک ماهیانه نقدی برای غذای روز ایشان باندازۀ که در مدت سال ماهیانه های کل اطفال مکتب خانه از بیست سهم موقوفه علاوه نشود داده شود و در هر سال بهر نفر دو دست ملبوس از اجناس مسطور در ذیل یا نظیر آنها بقرار تفصیل ذیل داده ماهیانه ها و خرج ملبوس مسطوره از بابت پنجاه سهم مقرره در فصل دویم برای اخراجات مکتبخانه محسوب گردد . 


تابستانی دست 
پیراهن مدغال بلند رنگ کرده ثوب    زیر جامه مدغال رنگ کرده ثوب
کلاه چلواری پنبه دار فرد    کفش زوج              
کمربند چرمی عدد    ندارد           

زمستانی دست
          پیراهن مدغال رنک کرده ثوب    زیر جامه ایضا ثوب    کلاه نمد فرد
کفش زوج    کمربند چرمی عدد    ارخالق قدک پنبه دار ثوب
جبه کوتاه برک پنبه دار ثوب    ندارد


سیم اصلاح کتب موجوده مکتبخانه که برای اطفال لازم است و ابتیاع عوض اسقاط شده و ابتیاع کتب جدیده اگر لازم شود از عمه جزو و کتب فارسی الی امثله و صرف میر و امثال آن از بابت پنجاه سهم مقرره در فصل دویّم که برای اخراجات مکتبخانه مقرر شده داده شود. 
چهارم لوازم مشق از قلم و کاغذ و مرکب و دوات و امثال آن از بابت پنجاه سهم مقرره در فصل دویّم آماده شود . 
پنجم هیزم و ذغال مکتبخانه در زمستان و یخ در تابستان و سایر لوازم جزئی از قبیل کوزه و ابریق و غیر ها از پنجاه سهم مقرره در فصل دویّم مهیّا شود . 

چراغ خانه 
اول در عشر اول محرم که شبها روضه خوانی می شود هرشب در مسجد و مدرسه یکصد و شصت چراغ بتفصیل ذیل روشن باشد . 


از مغرب تا پنج ساعت تقریبی از شب گذشته یکصد و بیست چراغ
در محراب مسجد دو چراغ     در پله منبر مسجد دو چراغ 
در فضای مسجد هر جا مقتضی باشد پنجاه چراغ     در صحن مدرسه چهل چراغ 
در دهلیز و دالانها هشت چراغ     در مطبخ و شربت خانه و دالانهای متعلق بان ده چراغ
در مبال و دالانهای آن شش چراغ     در منارهای مسجد دو چراغ 

از یک ساعت بطلوع فجر مانده تا روشنی روز چهل چراغ
در محراب دو چراغ     در پله منبر دو چراغ 
در فضای مسجد هر جا مقتضی باشد بیست چراغ     درب دهلیز و دالانها پنج چراغ 
در مطبخ و دالانها پنج چراغ     در مبال و دالانهای آن شش چراغ 

دویم در لیالی احیا از اول مغرب تا روشنائی روز یکصد و شصت چراغ بتفصیل مسطور در فوق تمام شب روشن باشد . 
سیم در سایر لیالی تمام سال سوای عشر اول محرم و لیالی احیا هر شب در مسجد و مدرسه یکصد چراغ بتفصیل ذیل روشن شود . 

از مغرب تا سه ساعت تقریبی از شب گذشته شصت و پنج چراغ
در محراب مسجد دو چراغ     در منبر مسجد دو چراغ 
در فضای مسجد بیست و پنج چراغ     در صحن مدرسه بیست چراغ 
در دهلیز و دالانها عموماً هشت چراغ     مبال و دالانهای آن شش چراغ 
منارها دو چراغ     ندارد 

         از یک ساعت بطلوع فجر مانده تا روشنی روز سی و پنج چراغ
                 در محراب دو چراغ      در پله های منبر دو چراغ 
در فضای مسجد هر جا مقتضی باشد هیجده چراغ     درب دهلیز و دالانها عموماً هشت چراغ 
مبال پنج چراغ     ندارد 

چهارم در اوقات مقررۀ در فوق دو چراغ محراب و دو چراغ منبر از شمع گچی که در این زمان متداول است یا شموع دیگر که در نظافت نظیر آن باشد روشن شود و چراغهای مسجد و صحن مدرسه از شمع پیه یا پیه خالص و درب دهلیز و دالانها و مبال و مناره از روغن کرچک و نظیر آن . 
پنجم چراغهای محراب و منبر میبایست در لاله بلور و نظیر آن روشن شود و چراغهای مسجد و مدرسه در فانوسهای شیشه و نظیر آن و چراغهای درب دهلیز و غیره در هر چه که خادمباشی صلاح بداند و مقتضی باشد . 
ششم اصلاح و مرمت اسباب و آلات چراغخانه از لاله و فانوس و غیره عندالضروره و قیمت شمع و روغن و پیه و فتیله و غیره از لوازم چراغخانه باندازۀ مسطوره در فوق کمّاً و کیفاً در مدت سال از بابت بیست و پنج سهم که در فصل دویّم برای اخراجات چراغخانه مقرر گردیده است داده شود . 

حمام و باغچه 
اول اجرت یکنفر حمّامی و یکنفر جامه دار و دو نفر دلاک و یکنفر گلخن افروز از بابت پانزده سهم مقرره در فصل دویّم که برای اخراجات حمام و باغچه مقرر شده با رعایت صرفه وقف داده شود . 
دویم صرف روشنائی و سوخت حمام و قلیان و صابون از بابت پانزده سهم مقرره در فصل دویم بشود . 
سیم لنگ و کشکول و دلوچرمی و سیخ آهن و امثال آن بقدر ضرورت از پانزده سهم مقررۀ مزبوره تهیه شود . 
چهارم تخم گل و نهال و لوازم دیگر برای باغچه ها بقدر ضرورت که باغبان لازم بداند از پانزده سهم مقررۀ مزبوره داده شود . 
شهر شوال المکرم سنه 1297 لوی ئیل ترکی 
محل مهر مرحوم واقف «طاب ثراه»

در مجلس اجراءعقد وقف حاضر بودم که صیغۀ وقف بتفصیلی که جناب مستطاب شریعتمدار مجتهد الزّمان آقای حاجی آقا محمد «سلمه الله تعالی» نوشته و مهر نمودند جاری شد تحریراً فی ربیع الاول 1299  . 
محل مهر مرحوم خلدآشیان آقای امام جمعه «اعلی الله مقامه الشریف»

بسم الله
خیر الاسماء الحمدلله و السلام علی عباده الدین اصطفی
و بعد در خوشترین وقتی از اوقات مقرونه بخیر و سعادت و برکات روز هفتم شهر شوال المکرم سنه 1297 در خانه مرحوم خلدمکان سپهسالار اعظم «رحمه الله تعالی» در مجلسی که اکثر علماء بلد «باضافهم زادالله فی شرفهم» حضور داشتند صیغۀ وقف املاک مفصله الاسامی در صفحۀ  پانزدهم و شانزدهم بتوکیل آن جنت آشیان بجهة عموم خیرات و مبرات راجعه بعامه اهل ایمان از علما و طلاب علوم دینیه و مرضای مسلمانان و تعلیم اطفال ایشان و اهل عبادت و غیر هم سمت جریان پذیرفت بطوریکه تفصیل مصارف در نظر انور واقف خیر مواقف که متولی اول بود جلوه گر شود تقسیما و تسهیماً و کیفة و کمیة و مرحوم واقف اظهار داشت که من خود را من حیث المالکیه فی الاملاک التفصیله تحلیه نمودم و من باب التولیه این املاک را نگاهداری می نمایم و در همان مجلس تولیه خود را بمرحمت شأن خلد آشیان اعتضادالسلطنه واگذار نمود و سجده شکر بجهة جریان عقد وقف بجای آورد . 
حرره فی 26 شهر ربیع الاول 1299 
محل مهر مرحوم خلد آشیان حاج آقا محمد نجم آبادی «اعلی الله مقامه»

بسم الله تعالی شأنه 
بلی در حضور علماء اعلام عصر «کثرالله امثالهم» اجرای صیغۀ موقوفۀ معینۀ مشخصه بنحوی که مشروحاً در این کتابچۀ وقف نامه مرقوم شده با تفصیل سهام داعی در آن مجلس شریف حاضر بودم تماماً بیان واقع است خداوند بتوجه اجداد طاهرین «صلوات الله علیهم اجمعین» وجود مبارک اعلیحضرت شاهنشاه دین پناه را باقی و مستدام بدارد که انشاء الله این امور خیریه بزودی انجام پذیرد و بسلامتی وجود مبارک با کمال استحکام تمام شود که فی الواقع شعار ملت و شکوه دولت است . 
الداعی فی شهر ربیع الاول 1299 
محل مهر مرحوم جنت مکان آقامیرزا مرتضی صدر العلماء «اعلی الله مقامه الشریف»

بسم الله تعالی 
بلی در مجلس اجراء صیغۀ وقف این اقل دعاگویان دولت ابد مدت حاضر بود و املاک مزبوره را بر جهات موقوفه وقف فرمودند و من حیث التولیه بعنوان وقفیت اظهار انشاء قبض نمود و بنهایت خورسندی سجده شکر بجا آورد خداوند عالم حضرت ظل الله شاهنشاه اسلام پناه «خلد الله ملکه و دولته» را توفیق اتمام کرامت فرماید . 
حرره الاقل الراجی برحمة مولاه عبدالرحیم النهاوندی
محل مهر آن مرحوم «اعلی الله مقامه»
هو 
قد جرت صیغه الصدقۀ الجاریه و وقف الاملاک و العقارات و الحمام والحوانیت المشخص المعینه بتحبیس اصلها و بسیل منافعها فی مطلق الخیرات و المبرات الراجعه الی اهل الایمان قاطبته و جعل تعین السهام و المصارف کماً و کیفاً وجهة موکولا الی نظیر جنابه العالی من حیث التولیه واقبضها من یده الملکیه بیده التولیه و کل ذلک کان بمحضر جماعت من اعلام الطایفه و اقل الخلیقه العبد الجانی 
محل مهر مرحوم آقاشیخ محمد حسن قمی «اعلی الله مقامه»